پيام

«امير معظم»
92/2/2

+ به جاي اينکه *عــابــد* باشي.. *عــبد* باش.. شــيطان هم قريب به شـش هزار ســال عبـادت کرد.. *عـابــد* شد امّـا *عـبــد* نشد.. *تــا عبــد نـشوي..* *عــبادتـت سـودي بــه حـالتـ ندارد..* کـمـترين معنــاي عـبــد بــودن ايــن اســت کـه ببيني *خــدايـت چــه مـي خــواهد..* *نــه ايـنـکه* *دلــت چــه مـي خــواهد..*

* هاتف * 92/2/7

عکس سرقتيه..از فيد جناب شهريار کوچه ها../ عکاس هم: دوستشه..دستها هم: خودشه

خــدايـت چــه مـي خــواهد.. نــه ايـنـکه دلــت چــه مـي خــواهد.. 20 آورين

موچّکرم..

مرحوم جرجاني در کتاب التعريفات خود بهترين تعريف از عبوديت را داشتند که شنيدن آن خالي از لطف نيست .* العبوديه الرضا بالموجود ، الصبر علي المفقود ، الوفا بالعهود و الحفظ الحدود *که يعني عبوديت رضايت داشتن به انچه داري وصبر نمودن بر آنچه نداري و وفاي به عهد نمودن و حفظ حدود خداوند است. کاملترين معنايي بود که در وصف عبوديت خوانده بودم. البته چون از حافظه ام ياري جستم احتمال ترتيب ديگري در اصل متن هست.

باد صبا تشکر بابت مطلب ارزندتون

متشکر از شما (شهريار کوچه ها)که وقت گذاشتيد و مطالعه فرموديد.

سلام مريم خانوم !.. منظوري ندارم بزرگوار.. خواستم بگم نسبت به دوستان بي تفاوت نيستم...آخه ديدم اسمتون جديده.. به خودم گفتم يه نگاهي به پروفايلتون بندازم.. که خوشبختانه حدسم درست بود.. يعني درست حدس زده بودم که شما از دوستان جديد بنده هستين../ به همين خاطر اينا رو گفتم تا بهتون بگم شما هم در زمره ي دوستان ما رصد شديد.. و از امروز ما رو مثل دادش خودتون بدونيد..

خواهش ميکنم.. قابلي نداشت..

کـمـترين معنــاي عـبــد بــودن ايــن اســت کـه ببيني خــدايـت چــه مـي خــواهد.. نــه ايـنـکه دلــت چــه مـي خــواهد.. خيلي قشنگ گفتين - *مريم*

آنچه دلم خواست نه آن ميشود هر چه خدا خواست همان ميشود...

آورين.. زيبا بود..

سلام عليکم ، بله عابد عبد است ، البته گريزي از بندگي خدا نيست ! چراکه جر او چيزي نيست که در بند او شد ، ولي بنده کدام نام از نامهاي خدا ؟ مسئله اينجاست ، بعضي بنده خود که نامي از نامهاي خدا است هستند و خود پرستند و متکبر مثل ابليس که ابي و استکبر

يکي هم مثل رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم : اشهد ان محمد عبد (ه) و رسوله ، مي گويد در تشهد نماز يا بهترين عمل خود .