شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ در بيداري هايش خوب مي ديد.. که چــقـدر *خــــدا*.. برايش دفــع بــلا مي کند.. مي ديد که *خـــــدا* چقدر با وقايع زندگيش.. قــصــد تــربــيت او را دارد.. ولي توجهي نداشت..که نداشت.. امّا.. خواب که ميديد.. فرداي همان روز.. دستبوسي معبّر ميکرد و انتظار تعبير داشت.. شايد لا به لاي تعبيرش.. چيزي باشد که او درس بگيرد.. *بيچاره به خــوابــهايــش بـيـشــتر اعـتـمــاد داشــت..* *تا بــيــداري هــايــش..*
هادي قمي
بيچاره.
بيچاره. - هادي قمي -
*صبا*
بيچاره. - هادي قمي - - «امير معظم» - مجنون ديوونه
بيچاره. - هادي قمي - - «امير معظم» - مجنون ديوونه - ? صبا ?
کوثر...
به خواب هايش،بيشتر اعتماد داشت...!
«امير معظم»
رتبه 25
104 برگزیده
2701 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top