پيام
+
اين جا پيام رسان است..
ميگويند مجازيست..
*اما حال و هواي دنياي واقعي آدمها را دارد*..
جايي که تک تک آدمهايش با هندسه ي عشق آشنا هستند..
جايي که *شهريار کوچه ها*يش ،مستانه* سرود وصل* ميخواند
جايي که *جاده هاي مه آلود* آن ، بسان *رواق مقرنس* تزيين شده است
ميان اين همه *کوچه پس کوچه* ، *مجنوني ديوانه* وار ، آواز *ليلي* سر داده
و چنان غرق ليلاي خود شده است که گويي
*مسيح وار اهل مکاشفه* شده است
همابانو
96/11/1
«امير معظم»
اما در ميان جمع *ابرار* ، *هاتفي،* عارفانه *غزل صداقت *رابسان* شبنم* بر گل برگ *ياس *، مي نوازدآن گونه که *نسيم *صبحگاهي *صبا* اندام *هور* را نوازش ميکند...
«امير معظم»
*..سلام... اين رو توي همين يکي دو دقيقه نوشتم.. / دوستاني که اسمشون رو نياوردم.. دلخور نشن.. همين جوري خواستم يه انشايه اين شکلي بنويسم.. البته خيلي خوبه که با کمک همديگه تکميلش کنيم و اسم همه ي دوستان رو توي اين انشا بياريم.. / *
كوچه باغ
pas man chi?:-)
«امير معظم»
کوچه باغ بزرگوار.. و آقا رضاي گرامي .. حتما توي نوشته ي بعديم از شما با اين اسمهاي زيباتون اسم ميارم../ دلخور نشين.. باور کنيد همينطوري به ذهنم خورد و با آمادگي قبلي نبوده..
«امير معظم»
جناب مجنون خان.. چي کارت کنم ديگه...
* هاتف *
ممنون،زيبا بود
«امير معظم»
خواهش ميکنم.. قابلي نداشت.
«امير معظم»
خدا رو شکر.
«امير معظم»
اگرم کاري بلد نباشم..حد اقل مث جناب عالي دعوا هم درست نميکنم..
حضورپنهان .
چون آوردن اسم من سخته بهتون اجازه ميدم از معناي اسمم ..(رستگار)..يا از اسم وبلاگم...(فتح طلسم ها)..استفاده کنيد...///////بايد خيلي خوشحال باشيد که همچين اجازه اي بهتون دادما:)
خاطرات دکتر بالتازار
سخنت * شيوا* بود . :)
*ابرار*
سلام عليکم.. ممنونم.. زيبا نوشتيد...