پيام
+
در هيا هوي زندگي در يافتم:
چه *دويدن* هايي که
فقط پاهايم را از من گرفت..
در حالي که گويي *ايستاده* بودم..
چه غصه هايي که فقط..
سپيدي مويم حاصل شد..
*در حالي که قصه اي کودکانه بيش نبود..*
آنگاه دريافتم کسي هست..
که *اگر او بخواهد مي شود..*
و *اگر نخواهد نمي شود..*
*به همين سادگي.*

*صبا*
91/8/10
«امير معظم»
::::::::::
«امير معظم»
سلام رضا خان... نرفتي تهران؟؟.. مسعود ميگفت که يه برنامه اي بچينيم تا هوا زياد سرد نشده يه مسافرت کوتاهي بزنيم.. شما چي ميگي؟؟
«امير معظم»
تو که واسه خودت حکومتي ميکني.. اما حالا که پاي مسافرت اومد وسط اينجوري چوب کاري ميکني؟!!1... عجب... ( ميدونم ..حتما الان ميخواي بگي عجب وکوفت)
«امير معظم»
راستش مسعود يه مقداري زير و بند ماشينش به خرج افتاده.. به همين خاطر دلمون ميخواد اون206 حضرت پدر رو بياري تا منت سرت بذاريم و ببريمت.. هه
«امير معظم»
ئه.. پس بالاخره پريد!... اشکالي نداره... پس اين قضيه ديگه در مورد شما کنسل شد.. اصلا بهش ديگه فکر هم نکن...(آيکون تا پول داري عاشقتم و از اين جور حرفا..)
«امير معظم»
باعشه.. حالا گريه نکن.. // من برم نمازم و بخونم و يه چيزي هم براي ناهار درست کنم.. تا بعد ببينم چي ميشه.. ميتونيم ببريمت يا نه؟>>>فعلا
«امير معظم»
باووووووووووووشه...ميبينم..
«امير معظم»
ممنونم خانم سپيده.../ راستي هنوز سؤال منو جواب ندادينا..
«امير معظم»
خوب چي کار کنم..نيام؟!!!
«امير معظم»
واح.. تو پ چرا داري با خودت حَپ ميزني؟؟..( با لهجه ي خميني شهري بخون)
«امير معظم»
تحليلتو عشقه.. باقالي..
«امير معظم»
هموني که در مورد عکس لوگوتون بود..!!
«امير معظم»
آخرش ما نفهميديم اون عکس خودتون بود يا نه؟؟