پيام
+
*با نهايت آرامــش نشسته بود..*
با چشماش زُل زده بود روي زمين..
بعد از چند دقيقه سکـوت..
بهم گفت..
اگه يه روزايي دلــت تــنگ ميشه..
اگه گاهي وقتا بي حوصــله اي..
اگه روزها برات تــکراري شده..
اگه احســاس ميکني زنــدگــيت يک نــواخت شده..
*بهتره کمي به ايمــانــت فک کني..*
مــؤمن هيچ وقت روزهاش تکراري نميشه.
مــؤمن دلش براي غير خدا تنگ نميشه..
*مــؤمن غرق محبت خداست..پس بي حوصله ام نميشه..*

شهريار کوچه ها
91/7/25
«امير معظم»
آقا سيد حبيب موسوي..)
::::شـــميــــم::::
احــــــــــــــــــــسنـــــــــــت
*صبا*
عالي بود 20 ..... فقط زُل زده بود، درست تر نيست؟
«امير معظم»
نميدونم
*صبا*
فکر کنم هموني که من گفتم درست باشه ...
«امير معظم»
راستش من لغت رو يادم نيست ..اگه شما ميفرماييد چشم.. الان درستش ميکنم..
*صبا*
ممنون :) ....اجازه ميدين نظرات رو پاک کنم؟
«امير معظم»
نه.../ چه اشکالي داره؟!.. بذارين زينت بخش فيد ما باقي بمونند..
*صبا*
اختيار دارين، ترسيدم يهو پاکشون کنم ، بد بشه ... چشم ميذارم بمونه :)
«امير معظم»
حالا در کل متن فيد رو پسنديديد؟؟؟
*صبا*
گفتم که عالي بود ، فقط ...
«امير معظم»
نه ... منظورم اينه که حاق مطلب براتون روشن بود...
*صبا*
حاق مطلب؟ واح! فارسي بگين خب :دي ...
«امير معظم»
بي خيال.. ../ توي قم هنوز بارون نيومده؟؟.. دلم بارون ميخواد.. دوباره داره دوران سر به هوايي داداش کوچيکه شروع ميشه.. اما اين بار کمي متفاوت تر..
*صبا*
باشه .... // امروز فقط چند قطره ... قم و بارون؟ خيلي کمه :( ........ سربه هوا رفتن خطرناکه، زير بارون خطرناک تر ....
«امير معظم»
اتفاقا آدمي بايد سر به هوا راه رود.. آخر روي زمين چيزي براي ديدن نيست..
*صبا*
کسي که روي زمين راه ميره، بايد قوانينش رو رعايت کنه ...
«امير معظم»
قانون بندگي اطاعت است و بس... قانون عاشقي رعايت است و بس.. قانون زندگي شکايت است و بس....کدومش؟؟؟؟
*صبا*
قانون زندگي روي زمين ... با همه اين قانون ها فرق ميکنه ... /// با جمله سومي هم کلا مخالفم البته
«امير معظم»
قراره روي زمين زندگي کنيم.. اما نگاهمان به بالاي سرمان باشد.. که خدايي نکرده گمان نکنيم اگر چيزي داريم ، حاصل دسترنج خودمان است.. بلکه بايد به بالا نگاه کرد تا با چشم خود ببينيم هر داريم از حاصل فقر ماست و ديگري عطا فرموده است.. اين است فلسفه ي سر به هوا بودن... // اوووه.. اين آخرش يکمي علمايي شد.. ديگه ببخشيد..
*صبا*
در زندگي روي زمين بايد قوانين زمين رو رعايت کرد، در بعد روحاني زندگي بايد همه چي رو بسپريم به خدا و شاکر و مطيع باشيم . منظورم از حرفي که قبلا زدم فقط بعد زندگي زميني و قوانين اجتناب ناپذير جسم زميني بود . زندگي بعد هاي مختلفي داره ...شايد نظرات قبلي خيلي مبهم بود که منظور رو نرسونده ، فکر نمي کردم نيازي به توضيح باشه...
«امير معظم»
چقدر ادبيات خوبي دارين...مفاهيم رو خيلي واضح ميرسونه...دي..
*صبا*
کنايه؟ عجب
«امير معظم»
اي بابا.. اصلا من امشب سکوت کنم فک کنم بهتر باشه.. کلا امشب خانوما با يه تيريپ ديگه اي ظاهر شدند..(خانم صبايوو و غزلوو..)(تيريپ جديِّت.....من که رفتم براي خواب.. خدا نگهدار..
*صبا*
خانم صداقت رو نمي دونم اما نظر آخري من جدي نبود، کلمات عجب و دي آخر جملات ، معني جدي بودن داره؟:) ... شب خوش و خدانگهدار
غزل صداقت
عجب!