پيام
+
*لطفا نپرسيد قضيه چي بوده و از اين جور حرفا..*
ميدونم..
جاي تعجب داره که داداش کوچيکه ول خرجي کنه..
ولي چه ميشه کرد.. ما اينيم ديگه..
اول بفرماييد دهنتون رو شيرين کنيد..
تا بعد اگه کسي تونست گولم بزنه..
منم قضيه رو لو بدم و بگم که چي شده..

gol goli
91/6/27
ايميك
ممنونم. انشالله که خيره
«امير معظم»
ممنونم.. خيره.. اونم چه جوووووووووووور...
#حسين عاشوري#
به به .. شيرين کام باشي داداش .. دستت درد نکنه ..
«امير معظم»
اولا عليک السلام..در ثاني.. من خيلي وقته که خونه ي بختم...// دير اومدي داداش من.. ..دي
«امير معظم»
کهکشان.. !!..فک کنم آدم شکمويي هستيا... چه خبرته.. واسه باقي هم بذار...
«امير معظم»
ئه..ئه.. بهار خانم!!.. گفتم که... يکي بايد گولم بزنه..بعدا ميگم..
*صبا*
سلام . مبارکه :) خودتون اعتراف کنين ديگه
ثانيه ها...
قضيه ي کنکوره ديگه؟
«امير معظم»
از اين که خانم صبا قصد اجراي عمليات تخريب رو ندارند.. صميمانه سپاسگذارم.. ( آيکون اعلام دوستي از سر ناچاري.. ..اگه مجنون اينجا بود.. بهتون ميگفتم..ولي فعلا مجبورم که صلح کنم..)
saba27
به به چه خوشمزست ميشه من دو تا بردارم؟؟؟؟؟؟
«امير معظم»
بح بح.. داداش مجيد.. خيلي ممنون.. راستش به لطف خدا آشنا داشتيم توي مدرسه.. امسال تونستم سيکلمو بگيرم.. حالا ميخوام برم اول دبيرستان.. شما چه خبر..
*صبا*
تخريب هم ميشه اما به وقتش :دي / خوبه خودتونهم قبول داريد که يه نفره نمي تونيد درمقابل تخريبها طاقت بياريد :))
«امير معظم»
نوش جانتون خانم saba27... فقط به فکر سلامتيتون هم باشين..
*صبا*
خب جناب داداش کوچيکه اصولا همچين شيريني هايي رو براي اتفاقات خيلي خيرررررررررررررر تعارف مي کنند . جديدا خبري شده؟ :دي
«امير معظم»
صبا خانوم.. حالا من يه چيزي گفتما... شما دوباره مثِ اون روز جدي گرفتين؟؟؟.. من خودم به تنهايي يه پا تخريب چي ام.... ملتفتين که؟؟!!
ثانيه ها...
اتفاقا من الان سه تا خوردم. جاي همه تون خالي :)))
«امير معظم»
عمو مجيد.. بستگي به طعمش داره...
«امير معظم»
يکي جلويه اين ثانيه ها رو بگيره.. الانه که برسه به مرز انفجار... / جناب ثانيه ها.. فکر جيب من بد بخت رو هم بکنيد اول جووني...
«امير معظم»
نه عمو مجيد.. دوس دارم شما واسم بخري... آخه ميدوني.. فک کنم تا شب بتونم بيشتر از اينا کاسب بشم ازت.. متوجهي که..
«امير معظم»
خانم صبا.. جديدا؟؟؟.... راستش جديدا که نه.. ولي اون قديما يادمه خيلي اتفاقا ميوفتاد که ما هم ازش بي خبر بوديم..
*صبا*
ما که مي دونيم جدي گفتين اما به بقيه نميگيم . شما هم به روي خودتون نياريد که هميشه در استرس و اضطرابيد :دي
*صبا*
بله؟ قديما که هر حرفي ميشد فيد ميزدين . بقيه خانواده فکر کار خير به سرشون ميزد همه بچه هاي اينجا خبر دار ميشدن .... گفتم شايد فکر خواهرتون عملي شده باشه و ...
محمديزداني**دهاتي
مبارک باشه..ايشاالله به پاي هم پير شين اق داداش...:))
*صبا*
خداروشکر که هممکار جناب داداش کوچيکه هم از راه رسيدن تا يه کم از استرس صاحب فيد کم بشه :) / ان شاء الله سرعت پاسخگوييشونم بره بالا
«امير معظم»
عمو مجيد... خواهش ميکنم ديگه... تيغ زدن يعني چي؟.. مگه به من نگفتي عمو؟!!.. خوب راستش ياده عمويه بد بختم اوفتادم.. هم تُپُل بود.. هم کچل.. دقيقا مثه شما.. ( چشمک).. به همين خاطر خواستم به ياد عموم يکمي با هم باشيم ديگه.. حالا خودت واسم ميخري؟؟..
«امير معظم»
خانم صبا..قضيه فوق اين حرفاس... کجاييد شما؟؟!!
ثانيه ها...
فکر جيب شما چرا ؟!!!
*صبا*
خب من خيلي درجريان نيستم :( ... فوق اين حرفها هم مگه قضيه اي هست؟ واح ...
«امير معظم»
ئه...ئه.. مجنون خان!!!.. آبرو ريزي نکن.. بذار سر جاش گزا رو... // تا نذاري منم هيچي نميگم.. // در ضمن سلامت کو بي ادب؟!!
*صبا*
:)))))))) فکر کنم صاحب فيد از همه بيشتر هول کردن :دي / يه سري حرف ها تو تايپ جا ميفته ، يه سري کلمات رو هم کلن نميبينن :دييييييي
«امير معظم»
عمو مجيد...!!! نرو... تو هم مثه من نميتوني دووم بياري ...نرو...// عموووووووووووييييييييييييي... کجااااااااااااييييييييييي... من شکلات ميخوام..... يکي به اين عمومي کچل و چاق من بگه که من دوسش دارم.... آاي... عموييي...
«امير معظم»
خوب بهله ديگه جناب ثانيه ها... فکر جيب منِ بد بخت... / من که مثه شما بچه پولدار نيستم که...
«امير معظم»
صبا خانوم.. بايد بگم که آره.. قضيه خيلي خيلي متفاوته... // به قول رفقا کار بالاي محمد آباده... هه..
*صبا*
شرمنده من زبون محلي رفقاي شما رو متوجه نميشم
«امير معظم»
اِي مجنون چاقالو... همين کارا رو ميکني که اون شيکمت انقد گنده شده ديگه... // نرفتين ويلا.؟؟..
«امير معظم»
عمو مجيد.... بيا.. من دلم ميخواد شما گولم بزني... گول ماليدنتو دوس دارم...
«امير معظم»
خانم صبا.. من هول کردم؟؟؟؟.. يا شما که منتظري ببيني چه خبر شده.. بعدش بري اون رفقا تو جمع کنيو بابت اطلاعاتتون ازم باج بگيرين....؟؟؟..
*صبا*
بله شما هول کردين ... وقتي دوستانم رو ميبينم حرفهايي بسسسسسسسسسسسيار مهم تر از اينا براي گفتن داريم . شما خيالتون راحت ... / اتفاقا اصلا براي فهميدن موضوع هول نيستم چون ميدم حالا حالاها لو نميدين ، مثلا قديمي پيامرسونيم :دي
«امير معظم»
نه.. واسه چي بايد گم شده باشم.. ؟؟ من تو دنيا يه عمو دارم .. اون چاق و کچله.. که شما هم دقيقا اين خصوصيات رو داري الان.. به همين خاطر من الان پيش عموم هستم.. پس گم نشدم.. // خوب عمو جون کي برام کيف ميخري؟؟.. ميخوام برم مدرسه.. مگه شما عمويه من نيستي؟؟.. زود باش برام کيف بخر ديگه.. شکلات هم فراموش نشه..
«امير معظم»
مجنون خان!.. چي ميخواي بگي؟؟.. بچه ميترسوني باقاليه من؟؟
«امير معظم»
مجنون ميخواي تُف کني؟؟... اينجا؟؟؟.. اي کله پوک.. يه دقيقه برو بيرون و بيا خوب.. اين کارا چيه توي فضاي عمومي؟!!!..
«امير معظم»
آهااااان.. خوب اينو از اول ميگفتي... /راستش من فک کردم گارد گرفتي تا يه پرتاب تُف داشته باشي... آخه خيلي شبيه بود..
ثانيه ها...
بچه پولدار و قشر مرفه بي درد خودتونيد :))))))))))
«امير معظم»
خانم صبا... اين که قديمي هستين فبول نيس...// اين که ميگين من حالا حالا ها لو نميدم هم قبول نيس... اصلا کلا فقط من قبولم.. ميدوني که؟؟؟
*صبا*
ايييييييييي فيد خودش تخريب شد . اصلا داغون ... من رفتم هر وقت قضيه لو رفت ميام مي خونم نظرات رو / درضمن همه حرفهاي من قبوله قبوله ... شک نکنيد
«امير معظم»
اين فيد تخريب نشدس.. آخر کار که گفتم قضيه چي چي بودس آباجي.. اون قت متوجه ميشين که اينا تخريب نبودس.. کلي هم تبليغ بودس... آره آباجي.. حالام ميتونيد تشريف ببيرن به کاراتون برسيد.
*صبا*
بله حتما اين جملات فيد رو زيباتر کرده نه تخريب! / حکما به موضوع هم مرتبط هست ديگه ... //داداش خخخخخخ - مجنون ديوونه..........
مجنون ميخواي تُف کني؟؟... اينجا؟؟؟.. اي کله پوک.. يه دقيقه برو بيرون بيا خوب.. اين کارا چيه توي فضاي عمومي؟!!!.. - داداش كوچيكه.................
*صبا*
ميگم يه دقّه بيا خصوصي - مجنون ديوونه................ آهااااان.. خوب اينو از اول ميگفتي... /راستش من فک کردم گارد گرفتي تا يه پرتاب تُف داشته باشي... آخه خيلي شبيه بود.. - داداش كوچيكه// :ديييييييي خدانگهدار
«امير معظم»
جناب ثانيه ها.. من کجام شبيه پولداراس؟؟.. من اگه يه بار توي خواب ببينم که پولدار شدم.. ديگه بيدار نميشم.. اگرم کسي بيدارم کرد اون وقته که تيکه بزرگش گوششه.. آخه مگه آدم چند دقيقه توي عمرش طعم خوش بختي رو ميچشه که حالا از خواب بيدارش کنند../ در ضمن من هنوز اون سه تا گزي که خوردين داره رو اعصابم راه ميره.. لطفا تِخ کنيد..
«امير معظم»
خوب خانم صبا.. فعلا خدا نگهدار.. / ولي خوشحالم چون سپيده دم نزديک است.. حالا ميبينيم..
ثانيه ها...
دعا ميکنم هر روز خوابشو ببينيد :)) بابا گز نبود بي خيال شيريني خامه اي بوده :)))
«امير معظم»
اي وايِ من.. // اين همه نشستي لُمبوندي.. حالا ميگي گز نبود؟!!.. برادر من.. بذار زمين اون گز ها رو.. فکر جيب ما نيستي ..حد اقل به فکر سلامتيمون باش.. سکته ميکنيما.. ( نا سلامتي تو پروفايلمون هم نوشتيم که اصفهاني هستيم.. اما کو گوش شنوا.. )..صرفه جويي کن برادر من..
#حسين عاشوري#
لابد مثل من فوق قبول شدي...آره؟؟
«امير معظم»
کهکشان يه چيزي بگم؟؟
#حسين عاشوري#
بفرما..........
«امير معظم»
جدي جدي بگم؟؟؟
#حسين عاشوري#
بگو ديگه .. مگه ميخواي فحش بدي .. !!؟؟
«امير معظم»
استغفر الله.. فحش چيه داداش من؟...// خواستم بپرسم که عکس پروفايلتون از خودتونه؟؟؟
#حسين عاشوري#
آره .. عکس خودمه .. چطور ؟؟
«امير معظم»
يادته ميگفتي دوس داري شهيد بشي بعد چندتا از همونايي که خودت ميدوني بيان سر مزارت؟؟؟
#حسين عاشوري#
آره داداش ، گفتم .. چطور ؟؟
«امير معظم»
اون عکس قبليتم يادته که گذاشته بودي؟؟
#حسين عاشوري#
آره يادمه .. اي واي بيست سواليه داداش ؟؟ .. خب چطور ؟؟
*صبا*
اذان رو گفتن اينجا ... بگيد ديگه جناب ... از اون موقع تا حالا 20 تا گز خورديم هنوز متوجه نشديم اين همه ولخرجي براي چيه ... :دي
«امير معظم»
من برم مسجد.. برميگردم ..//
#حسين عاشوري#
اي واااااااااااااااااااااي .. باشه برو .. زود بيا ..
«امير معظم»
سلوووم... من اومدم... کهکشان هستي يا نه؟؟؟
«امير معظم»
خوب.. انگار کهکشانم نيستش.. //* اينجا کسي عُرضه ي گول زدن منو نداشت؟؟؟؟؟... يعني بايد خودم لو بدم قضيه چي بوده؟؟؟*
«امير معظم»
ئه... اومدي که... // نا قلا يواشکي مياي؟؟... خعلي چيزيا..
#حسين عاشوري#
چقد زود اومدي .. !!! (بگو .. ادامه حرفات)
«امير معظم»
زود اومدم؟؟!!.. نماز جعفر طيار که نبود.... // خوب.. گفتي اون عکس قبليتم هنوز يادته يا نه؟؟
#حسين عاشوري#
آره داداش يادمه .. !! خب ؟؟
«امير معظم»
من برم شام بخورم... // نريا../ زودي بر ميگردم.. کهکشان جان.. ميخوام يه چيزي بگم در حد بنز مهمه... من برم و بيام..
#حسين عاشوري#
برو بابا ، خودتو سرکار بزار .. من رفتم .. مگه بيکارم .. دارم برات ، يه حالي من ازت بگيرم .. *شبت پرتقالي داداش*
*ياس*
من بايد بيام اولين نظر زير هر فيد شما بنويسم... *داداش کوچيکه استاد (نه چندان ماهر) در سرکار گذاشتن، مراقب باشيد*... انقده ملتو سرکار نذاريد بابا گناه داره :دي
*صبا*
:))) ياسي فکر کنم هنوز شام خوردنشون تموم نشده :دي ... نماز البته خيلي طول نمي کشه انگار ... (آيکن کنايه و اينا :دي)
*ياس*
صبا جون بچه هاي بالا ميگن داداش کوچيکه الان اينجا هستن! ولي چرا ابراز وجود نميکنن ؟ نميدونم !
*صبا*
بله دارم ميبينمشون تو آنلاين ها :)))
DARYAEI
قضيه چيه؟؟؟ حسش نيست اين همرو بخونم:)))))))))) شيريني چيه؟
*ياس*
سرکاريه :دي
*صبا*
دريا بيخيالش شو :)) ما هم هينجوري اومديم که گز بخوريم و بريم :دي
DARYAEI
آهان.....خب من گز زياد دوس ندارم ولي چون ميزبان داداش کوچيکس يه 7 8 تايي بر ميدارم:ديييييييييييي
*صبا*
:))))) راحت باش اصلا آخر شبي هر چي مونده بر دار ببر :دييييييي
DARYAEI
باشه صبا جون حالا که ميزبان نيست ظرفوهم برميدارم:))))))
*صبا*
:))))))))))) بابا تو ديگه خيلييييييييي ... اصلا رو ميزي رو هم بردار :دي
DARYAEI
اره تو فکرش بودم از تو خجالت کشيدم حالا که ازخودموني پس اونم بر ميدارم:دييييييييييييي
*صبا*
خجالت نکش بابا راحت باش اصلا بيا اين ميز رو هم بگير :ديييييييييي
DARYAEI
نه ديگه ميزو چطوري ببرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*صبا*
بابا کاري نداره ... ميزش خيلي کوچيکه بگير تو اون يکي دست ببر ديگه :دي
DARYAEI
نه تو اگه اين گزارو بگيري دستت شايد تونستم ميزو بردارم:ديــــــي
*صبا*
اصلا گز و ظرفش مال من ميز و رو ميزي رو هم تو ببر ... خوبه؟ :))
*ياس*
*لذتي ک در تخريب فيد نهفته است در هيچ کار ديگري نيست*... نصايح محدثه سادات. جلد1. نصيحت 112 :دي
DARYAEI
اره قبول....معامله انجام شد....:))))))))))).../ابجي(ايکون چشمک)
*صبا*
:)))))) عجب جمله حکيمانه اي بح بح ... آفرين :)))))) محدثه تخريب که خوبه کلا همه چي رو جمع کرديم رفت :ديييي . تقسيم غنائم هم انجام شد :ديييييييييي
*صبا*
خب دريا جان جمع کن بريم تا کسي نفهميده :دييييييي
DARYAEI
هههه ما که رفتيم.....فقط کاش ميشد فيدو هم باخودمون ببريم:)))))))
*صبا*
دريا بيخيال شو خواهري :))) بذار همه چي طبيعي جلوه کنه ، فعلا که کسي نفهميدي چيزي از فيد کم شده ، اگه کل فيدو ببريم ميان ميگيرنموناااااا :دي ... منم رفتم :)
DARYAEI
باشه...صاحب فيد به خاطر صبا فيدو نبردما::)))))))) منم رفتم
«امير معظم»
تعارف نکنيد تو رو خدا... زير ميز هم يه دونه فرش انداختيم.. ميتونيد اون رو هم ببريد... اصلا ميخواين براتون آژانس بگيرم که راحت تر باشين...؟؟!!!... / خانمها..ياس..صبا..دلتنگي.. منتظر عمليات هاي ما باشين.. به زودي در سينما هاي کشور.. /آيکون تهديد در حد لاليگا.
«امير معظم»
انگار نه عمو مجيد و نه کس ديگه اي عرضشو نداشت منو گول بزنه... بي خيال انگار بايدخودم بگم چي شده؟؟؟
← اف1 ✿
*قضيه چي بوده؟؟!*
«امير معظم»
راستش ما يه شيرينيه حسابي به دوستان داديم به اين اميد که يکي از ما بپرسه قضيه چي بوده.. بعدش منم کمي قيافه بگيرم.. يه دوتا سرفه ي الکي بکنم و قضيه رو لو بدم.. ولي نميدونم چرا اومدن حسابي هم از اين گز ها تعريف کردند و لي کسي چيزي نپرسيد..// من بايد چي کار کنم الان ؟؟؟
← اف1 ✿
الان بايد به من جاييزه بديد که پرسيدم قضيه چيه!قضيه رو هم بگيد:دي
«امير معظم»
جايزه که اون بالا گذاشتم.. بفرماييد گز بخورين.. فقط مثه خانم دلتنگي بي زحمت ظرفشو نبرين.. خانم ياس هم که ماشا الله از ديشب تا حالا دارند گز ميلُمبونند.. صبا خانوم هم که کارش به بيمارستان کشيده شده ظاهرا.. / لطفا شما فکر جيب ما نيستي به فکر سلامتيتون باشين...دي..
← اف1 ✿
:))))))..نه ديگه انقدراهم گز نخورده نيستم.زيادم دوس ندارم..مرسي...*قضيه چيه؟؟؟؟؟؟؟!*
غزل صداقت
الان قضيه رو گفتين بين ِ نظرات يا نه ؟
«امير معظم»
اوهوم... اوهوم... بذار اول کت و شلوارمو بپوشم.. يکمي هم ادکلن بزنم.. تا بتونم حرف بزنم.. ي دقيقه صب کن.. اومدم..
«امير معظم»
خوب من الان آماده ام... بگم؟؟؟...
«امير معظم»
هي.. الو.. چرا زنگ فيد و ميزنين و فرار ميکنيد؟؟... الکي ميان گز ميخورند و فرار ميکنند... خيلي نامردين..
← اف1 ✿
آبم بخوريد!! بفرماييد..
غزل صداقت
الان قضيه رو گفتين بين ِ نظرات يا نه ؟ - شما (ويرايش | حذف)
← اف1 ✿
:ا
«امير معظم»
*راستش بعد از اين همه برو بيا.. بعد از اين همه تلاش.. بالاخره مقاله ي منو تويه يکي از سايتهاي پر بازديد قرار دادند..و مقاله هاي بعديمون هم توي راهه انشا الله../ راستش چند وقت پيش هم روزنامه ي کيهان به يکي از دوستانمون که در همين عرصه فعاليت ميکند پيشنهاد داده بود که ما حاضريم مقاله ي شما رو چاپ کنيم.. که دوستم هم به بنده پيشنهادش رو دادند.. توي نشريه ي دانشگاه اصفهان هم ممکنه که برخي از *
«امير معظم»
*مقاله هام چاپ بشه.. خوب.. تبريک نميگين بهم؟؟!!*
غزل صداقت
واقعا؟ :) ...
← اف1 ✿
نع..:دي...*تيربببببببببببببببببببببکککککککککککککک*...خب آدرسه سايته چيه؟!
«امير معظم»
متشکرم خانم غزل خانوم.. / بله واقعن...
غزل صداقت
مبارک باشه :)
«امير معظم»
سپاسگذارم...// خانم اف 1 راستش چون اونجا تموم مشخصاتم حقيقي هستش.. نميتونم اين کارو بکنم.. عذر ميخوام..
← اف1 ✿
به منم نميدين؟؟!:ديي
*ياس*
اي بابا ما فک کرديم زن داداش دار شديم :دي __تبريک__شما ک نميخواي مقاله رو بدي بخونيم ميگيد ک دلمون آب شه؟ اصن من گز دوس ندارم همش واسه خودتون :دي __حالا مقاله در چ مورد بود؟
*صبا*
اوووووووووووووه حالا گفتم چي شده !!! يه مقاله که اين حرفا رو نداره :دي ... // اتفاقا فرشو برنداشتيم که همه چي طبيعي جلوه کنه و کسي نفهمه گزها و ميزو برداشتيم :دي ... // من حالم خوبه دوستان ، بيمارستان و اينا همش شايعه ي شايعه پراکنان بوده :)) //// راستي تبــــــــــــــــــــــــــــــريک :)
«امير معظم»
اين ديگه چه روش تبريک گفتنه خواهر من... ماشالا اول ميزنين آدم ميترکونيد بعدشم حسابي اموالش و به غارت ميبرين.. آخر سر اگه چيزي تَهِش موند.. يه تبريکي هم ميگين.. والا اين مدليشو ديگه نديده بوديم...// به هر حال چون من داداش خعيلي خوبي هستم.. تبريکاتتون رو ميپذيرم.. و از شما بزرگواران خانمها(ياس..صبا و اف 1) تشکر و قدر داني ميکنم.
*صبا*
همينجوريه کلن ... اصلا کسي که يه روز کامل مردمو معطل کنه تا بگه چي شده بايد اينطوري تبريک بشنوه :دييي /// البته شايعه پراکني هم يکي ديگه از دلايل بود .... ///// اما جدا عرض مي کنم ، اين موفقيت رو تبريک مي گم و اميدوارم به موفقيت هاي بيشتر و بالاتري دست پيدا کنيد :) خدانگهدار