پيام

«امير معظم»
89/7/29

+ بارون كي ميرسه؟... دلم پوسيد....

برعكس من عاشق بارون وبرفم

سلام..امروز13/9/90خيلي خوشحالم كه بارون رو دوباره تجربه كردم.. حتي به بار هم يكمي برف اومد.. اين روزا دلم آرامش نداره واين لذت بخشه.. هايا..

23ي711

هي... يادش بخير.. چه روزايي داشتم..

ان شاء الله که روزهايي بهتر از اون موقع در پيش هست ....

برعكس من عاشق بارون وبرفم - شما (ويرايش | حذف) آخي ..اشکمون در اومد .. مخصوصا اين که تاريخ ِ فيد واسه زمان ِ .... :((((((

زمانِ؟

بارون دوست ندارم - -فانوس

ي زماني بود که ما اونموقعا توي پيامرسان ... خيلي ... :(

پنج شنبه 29/7/89 9:57 صبح

اون موقع تو پيامرسان خيلي؟؟؟

برعكس من عاشق بارون وبرفم - غزل صداقت

خيلي خوش بوديم . . .

من 5...6 ساله پارسي بلاگم اما پيام رسون از تابستون!..... گذشته با الان چ فرقي مي کرد؟ مگه چجوري بود؟

اونموقع واقعني خوش بوديم الان الکي خوش هم نيسيم :دي

جدي گفتم...مگه چجوري بود؟

فيداي قديميو که ميبينم اون موقع بچه ها خيلي با هم صميمي بودن، خيلي چيزا نوشتن که انگار واسه خونوادشون دارن نعريف ميکننن....

جدي گفتم جناب ِ اسپايکا :(

الانم خوبن:))....با يکي از بچه خرف ميزدم گفتم با بچه ها چرا حرف نميزني گفت يه جورايي انگار نميخوان عضو جديد بگيرن....//شايد به اين خاطره که ديگه صميميتي نيست...اکثرا هم که رفتن

آهان...صميميت بيشتر بود...// ويرايش :)

اره.:)))....///چيو ويرايش کردي باز نديدم

"گفتم" اول "گفت" بود :دي

گفتم گفتي گفت گفتند

موقع خوابت گذشته هاا :دييييييي

ويرايش؟؟؟؟؟!!!نخيرم نگذشته هنو مونده

باشه

اجازه دادي؟؟:ديييييييييي

نخير مهلت دادم :دييييييي

穗

بريم چين؟

منم دلم شديدا بارون ميخواد...